امروز در کارگاهی سرد بتن ریزی داشتیم حالا من نمی دانم پیمانکار چرا اصرار داره بتن ریزی انجام بده با علم به اینکه برف در راه من هم اجازه دادم بتن ریزی رو انجام بده و سرما هم سیلی های جانانه ای بر صورتم زده که هنوز جاش باقیه
اما نوشتن در کارگاه در کانکس هم حال میده
چند وقتی میشه کل ملت شریف منزل و فامیل گیر دادن اقا وقت شه آستین رو بالا بزن اساسی گیر دادن
ازهم نسلی ها فقط من موندم . فکر کنم رایزنیها و ماموریتهای غیر رسمی شروع شده هر کسی به من میرسه میگه فرهاد خودت واقعا کسی رو در نظر نداری با هزار قسم ول کن میشن
من موندم در عجب انگار یکی از کارهای عقب مونده ملت اینه که من ازدواج نکردم و احساس گناه از اینکه کوتاهی در حقم کردن
از بس جا خالی زدم بریدم پاتکهاشون تازگیها خیلی شدید و سهمگین شده
* در میخانه ببستند خدایا مپسند که در خانه تزویر و ریا بگشایند
ااز دوستانی که کامنت گذاشتند و دیر تایید شد دوباره عذر میخوام دیگه تکرار نمیشه
خیلی جرات داری تو این هوا اجازه بتن میدی و... اگه آزمایش جواب نده که خیلی ناجور میشه . ....
باز وضع شما خوبه . من کارم به جایی رسیده که اول هر ماه باید تعهد بدم که تا آخر ماه یک فکری به حال تجردم میکنم ....
سلام
مرسی که قابل دونستید و سری زدید .جبر رود در جاری بودنه و همانطور که گفتی اگر در بینهایت عواملی انرا متوقف کنند یا سیلاب خوهد شو و یا اگر بایسته مرداب خواهد شد و در مرداب هم نهنگ زاده نخواهد شد پس جبر زندگی جاری بودن و رفتنه و مهم نیست که به کجا می رسیم مهم اینه که در مسیر رفتن لذت ببری و باغث رشد بشی
یادم رفت بگم در مورد ازدواج هم نگران نباش به حرف کسی هم گوش نکن زیرا مرگ و تولد دست ما نیست و تنها تصمیم بزرگ در حریان زندگی ازدواج است که باید مواظب باشی و به دلت خیلی گوش بدی زیرا وقتی دل بره تو کور می شی و هیچ چیز زشت و بد نیست ولی تو این دوره زمانه کسی آنقدر عاشق نیست که کور بشه و آنقدر عاقل نیست که عاشق نشه می بینی چه دنیایی است
خب حرف گوش کن زودتر تا برات آستین بالا نزدن خودت یه فکری بکن..از ما گفتن بود :دی
سلام دوست جون سالهای برف و بنفشه من! چطوری؟ خوشحالم که بالاخره تونستم صفحه ات رو باز کنم!