کوچه رندان

من ار چه عاشقم و رندم و نامه سیاه هزار شکر که یاران شهر بی گنهند

کوچه رندان

من ار چه عاشقم و رندم و نامه سیاه هزار شکر که یاران شهر بی گنهند

در روزهایی که گرد وغبار تمام فضا رو گرفته
در روز هایی که همه از مشکلات می نالن
در روزهایی که من به جای کار کردن میشینم پای اینترنت و بی خیال پروژه و کار میشم
در این روزها برنامه ام فقط دویدن پشت سر ثانیه هاست که زودتر روز رو به شب برسانم
در کوچه پس کوچه های ذهنم بی هدف و سرگردانم
این روز ها سخت میگذرد سخت تر از همیشه
می گویند زندگی زیباست خود را آینه ای کن تا نور و زیبایی زندگی را در خو ببینی و منعکس کنی
اما من این روزها را به سختی ه میگذرانم
نمیدانم چرا ؟
یک احساس یک نیاز یک فکر یک چیزی
یه چیزی این وسط سر جایش نیست
خلاصه اینکه تا اطلاع ثانوی زندگی برای ما تاریک و تار تشریف دارن
اما
* خدا ما رو خیلی دوست داره هرچی نگاه میکنم به خودم میبینم لیاقت این چیزها رو ندارم که در حال حاضر دارم انگار ناشکرم
خدایش خدای من خدای با حالیه اساسی حال می ده
خدایی پر از مهر و محبت و چه میشد خدایا اگه کمی پول به ملت ما میدادی کمی عقل به رییس دولت ما
یه کمی هم خوش خلقی به بعضی دوستان نادیده

نظرات 1 + ارسال نظر
نسیم یکشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 09:50 ق.ظ http://matrokeh.blogsky.com

خب....من فکر می کنم شاید جای همین خدا خالی باشه....نه تنها شما.من....و خیلی از ادما وقتی خسته ایم احساس نیاز داریم که یکی تو این خستگی شریکمون باشه اینجاس که به قول عادله ادم دلش یه بغل گنده می خواد....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد